صفر تا صد شناخت آسمان خراش پیرلی
آسمان خراش پیرلی (The Pirelli Tower):
ساخت و ساز آسمان خراش پیرلی، در سال 1956 و در دوران شکوفایی و رونق اقتصادی آغاز شد.
این ساختمان، به سفارش شرکت پیرلی و برای بخش اداری و دفاتر مرکزی این شرکت ساخته شد.
ولی امروزه، محل شورای منطقهای لمباردی است.
این آسمان خراش با 127 متر ارتفاع، در زمان خود یکی از بلندترین آسمان خراشهای اروپا بود.
آسمان خراش پیرلی به دلیل شکل و فرم یکدست، ظرافت و زیبایی و دیده شدن از هر نقطهی شهر، به نماد شهر ميلان تبدیل شد.
پیرلی، مهمترین و مشهورترین آسمان خراش ایتالیاست که شهرت و اهمیت آن، بسیار بیشتر از ساختمانهای دیگری چون برج ولاسکا در میلان، آسمان خراشهای پیاچنتینی و وگا در جنوا، ساختمان اداری تانگ در بولونيا (ساخته شده در دههی 1970) و ساختمان اداری تانگ در ناپل (تكميل شده در دههی 1990) میباشد.
جیئو پونی از دههی 1930 به بعد، در آثار خود از عقلگرایی استفاده میکرد ولی پس از جنگ جهانی دوم، به جهانگرایی گرایش یافت.
او میخواست ساختمانهایی را طراحی کند که گویا و منفرد بوده، از بناها، جادهها و فضای اطراف تأثير نگرفته باشد.
طرح این بناها باید عالی و اصيل و بیشتر به سبک ایتالیایی باشد تا اصول و قواعد معماری.
از سوی دیگر، برج ولاسکا که در سال 1958 توسط گروه BBPR ساخته شد، قرار نبود ساختاری تندیسگونه و خارج از معیار داشته باشد یا ویژگی خود را بر چشمانداز شهری تحمیل کند، ولی هدف از طراحی آن، گرفتن عناصر تصویری استعاری از شهر و تاریخش و خلق ارتباطی منطقی با آن بود.
مهمترین ویژگی نمای آسمان خراش پیرلی، عناصر ساختاری قابل مشاهدهی آن است.
در پایهی مثلثی جانبی و دو ستون اصلی، به سمت بالا باریک میشود تا حس عمودی بودن بیشتری به دست دهد.
آسمان خراش ۱۲۷ متری پیرلی علاوه بر اینکه بلندترین آسمان خراش ساخته شده با بتن مسلح است، به لطف برخورداری از وجوه مدور، یکی از زیباترین و خوش ساختترین ساختمانهای جهان نیز محسوب میشود.
آسمان خراش پیرلی، بر زمینی هشت وجهی نزدیک ایستگاه مرکزی قطار قرار گرفته که با ساختمانهای کم ارتفاع احاطه شده است.
این برج، از دو رکن چندضلعی بلند تشکیل شده که یکی در جلوی دیگری قرار دارد.
هدف این تضاد، جلوگیری از قرار گرفتن این آسمان خراش در ردهی اتاقک یا جعبهی شیشهای است تا شیبی پلاستیکی محسوب شود.
پايين پلانها، دو ستون سازهای مثلثی را در کنارههای ساختمان نشان میدهند که دربرگیرندهی آسانسورها، پلکانها و امکانات دیگر، همچنین ستونهای دیواری است که بین آنها، سقفهای ضربی با دهانهی 24 متری و ضخامت 76 سانتیمتری قرار گرفته است.
مدت مدیدی است که میلان به لطف آسمان خراش پیرلی که بر میدان دوکادی آئوستا مشرف است، شناخته میشود.
این ساختمان، ثمرهی سالها تلاش پرثمر و موفقیتآمیز مهندس معمار آن جیئو پونی و نشان دهندهی برجی این جهانی است که به خوبی با سنت معماری ایتالیایی ترکیب شده است.
بنابراین، به شكل برج قرون وسطایی طراحی شد که بسیاری از ویژگیهای ساختمانهای سنتی را دارا بود.
برعکس، آسمان خراش پیرلی دیواری پرده مانند داشت تا ساخت و معماری بنا را بپوشاند و عمارت، شبیه کریستالی به نظر برسد که به آسمان اشاره دارد.
برخلاف آنچه در بالا گفته شد، از دیگر ویژگیهای این بنا، نوعی کلاسیسیسم است که کشیدگی زیادی به ساختمان میدهد.
آسمان خراش پیرلی، به موازات میدان دوکا آئوستا که در آن قرار دارد و در مقابل ایستگاه مرکزی قطار میلان، هماهنگ با ورودی اصلی آن جهت داده شده است.
ورودی اصلی، رو به میدان باز میشود و بدین وسیله، طرح و نمای داخلی ساختمان را مشخص میکند.
نمای ثانوی نیز بر ضلع دیگر یعنی جایی که امکانات حفاظتی جای داده شده قرار دارد.
این برج در زمینی پنج وجهی ساخته شده که به وسیلهی قاعدهاش (شامل سالنهای کنفرانس، تالار اجتماعات، سالن غذاخوری و غیره) احاطه شده است.
قاعده نیز، با ساختمانهای کم ارتفاعی محصور شده که در آنها، سیستمهای تهویهی مطبوع و دیگر امکانات نصب شده است.
بر روی آنها، دو پل شیبدار وجود دارد که در ظاهر باریک و بلند ساختمان تأثیر گذاشته است.
طرح و نقشهی ساختمان، به وسیلهی دو سازهی بازتابی (معكوسی) شکل گرفته است که در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و دارای حداکثر 7/40 متر طول و 18/60 متر عرض هستند.
کم شدن عرض ساختمان نشان میدهد که در این بنا، نیاز به نور مصنوعی که هر آسمان خراش ناچار به آن پناه میبرد، وجود ندارد.
زیرا نور طبیعی به راحتی به تمام نقاط داخلی میرسد.
با وجود این، عرض کم آن مشکلات ساختاری مهمی به وجود آورد که رفع آن را به یکی از نامآورترین مهندسین قرن بیستم، یعنی پیر لوئیجی نروی واگذار کردند.
وی در این باره میگوید: ((مهمترین ویژگی ساختاری، در تمرکز بارهای کف کمترین سازههای باربر ممکن است.))
این بنا از دو ستون بزرگی تشکیل شده است که در کنارهها به شکل مثلث و دربرگیرندهی امکانات و سازههای توزیعی هستند.
همچنین، چهار ستون دیوارهای که سقفهای ضربی بین آنها با دهانهی 24 متر و ضخامت 76 سانتیمتر میباشد، باعث کاهش بارها شده و عرض كل بنا را کمتر کرده است.
به منظور کاهش ضخامت جلوی ساختمان و عدم ممانعت از رانش عمودی بنا، به تدریج طبقات به سمت بیرون و ستونها به سمت بالا، کم عرض میشوند.
تعداد محدود سازههای ساختاری و وجود ستونهای دیوارهای، توزیع داخلی را آسانتر میکند.
این سهولت، ناشی از مدولی 93 سانتیمتری است که شبکهی مربع شکلی به دست میدهد و فضاهایی به وجود میآورد که متعاقباً میتوانند تغيير يابند.
در سال 2002، این بنا علىرغم برخورد یک هواپیمای کوچک جهانگردی به طبقات بیست و چهارم و بیست و پنجم آن، سالم ماند.
گردآورنده: گروه آموزشی استوارسازان با نظارت علمی مهندس سیدعلی منتظری