زندگینامه و معرفی آثار رم کولهاس

رم کولهاس (رمنت کولهاس)که اکثریت، او را با این نام می‌شناسند.

وی در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۴۴ میلادی در روتردام هلند به دنیا آمد.

پدر رم کولهاس یعنی آنتوان کولهاس، یک منتقد و فیلم‌نامه‌نویس مشهور بود که نگارش دو فیلم نامزد اسکار و ساخته شده توسط برت هانسترا را را عهده دار بوده است.

پدربزرگ رم کولهاس ، دیرک رووزنبرگ، یک معمار توانا با آثاری به سبک مدرن بود که تا پیش از تاسیس دفتر مخصوص به خود، در شرکت هنریک پتروس برلاگ فعالیت داشت.

رم کولهاس ، برادری به اسم توماس و خواهری به اسم آنابل داشت.

رم کولهاس ، سال‌های بسیاری را در کنار خانواده خود، در شهرهای بسیاری مانند روتردام، آمستردام و جاکارتا سپری کرد.

پدر رم کولهاس در نوشته‌های خود به حمایت از اندونزیایی‌‌هایی می‌پرداخت که برای رها شدن از استعمار چندین ساله هلند با این کشور جنگ داشتند.

بنابراین، بعد از آزادی این کشور از چنگال استعمار طولانی هلند در سال ۱۹۵۲ میلادی، برای اجرای برنامه‌های فرهنگی به این کشور دعوت شد

و مدت سه سال، در کنار خانواده خود در پایتخت این کشور، جاکارتا بود.

رم کولهاس در کتاب خاطرات خود، مهاجرت به کشور اندونزی را یک نقطه عطفی در زندگی خود دانسته که باعث آشنایی او با فرهنگ آسیا شد.

رم کولهاس در سال ۱۹۶۹ میلادی، یک فیلم‌نامه‌ به نام بره سفید برای یک فیلم هلندی نوشت

و در همان سال، یک فیلمنامه دیگر را برای راس مایر، امپراطور فیلم‌های بزرگسالان امریکا تهیه کرد.

رم کولهاس قبل از آغاز کار خود در نقش یک سناریو‌ نویس و همچنین تحصیل در رشته معماری دانشگاه معماری لندن AA، در نقش روزنامه‌نگار در مجله هاگز فعالیت داشت.

او بعد از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه معماری AA لندن در سال ۱۹۶۸ میلادی، تحصیلات خود را در دانشگاه کرنل نیویورک ادامه داد.

رم کولهاس اولین بار با استخدام در دفتر  OMA (دفتر معماری متروپولیتن) که در سال ۱۹۷۵ میلادی به کمک معمارانی مانند:

الیا زنقلیس، زویی زنقلیس در انگلیس راه‌اندازی شده بود، مورد توجه واقع گشت.

در همین دفتر بود که یکی از دانشجوهای رم کولهاس به نام زاها حدید به آنها ملحق شد و توانست  پله‌های موفقیت را سریعا طی کند.

یکی از کارهای اولیه‌ای که تفاوت طرح‌‌های این شرکت را با طرح‌‌های کلاسیک پست‌مدرن اواخر دهه ۷۰ میلادی واضح‌تر می‌کند،

مشارکت این گروه در بینال ونیز در سال ۱۹۸۰ بود که سرپرستی آن به عهده معمار ایتالیایی، پائولو پورتوگسی تحت عنوان “حضور از گذشته” بود.

در این پروژه، هر یک از معماران وظیفه داشتند “نمای ساختمان” استیج مانندی را طراحی نمایند که به خیابان فرعی کنار خود ختم می‌شد.

نماهای خارجی طراحی شده به دست کاستانتیو داردی، فرانک جری و شرکت OMA تنها طرح‌هایی بودند که در آنها از نقوش معماری پست مدرنیسم بهره گرفته نشده بود.

از این رو، شرکت OMA توانست برای اولین بار در سطح جهانی مطرح گردد.

کارهای بعدی این دفتر، مانند پارک لاویلت پاریس، اقامتگاه نخست وزیر ایرلند و نیز تالار کانستهال در روتردام که در ابتدا انتقادهای گسترده‌ای نیز به آنها شد.

برای رسیدن به هدفی طراحی شدند که استفاده از بسیاری از یافته‌های کولهاس که به کمک پیتر آیزنمن در کتابی با عنوان نیویورک هذیان جمع‌آوری شده بود و نتیجه صدها ساعت مطالعه او در موسسه‌های معماری و مطالعات شهری نیویورک بود را دنبال می‌کرد.

• شفافیت بصیری، استفاده از سطوح شیشه‌ای بزرگ، به کارگیری فرم‌های خالص که از ویژگی‌های کارهای اولیه وی می‌باشد.
• تضاد و عدم پیوستگی (طبقات را در یک ساختمان به صورت پدیده‌ای مستقل و تفاوت روی یکدیگر قرار داده است و پله به عنصری فرعی تبدیل شده است)
• عامل حرکتی (درپروژه شهر لیل فضای سکون شهری مانند میدان وجود ندارد یا در کتابخانه دانشگاه ژوسیو شیبراب‌هایی طبقات را بهم وصل می‌کند.)

معماری ترکیبی مخاطره آمیزی از توانایی و ناتوانی است که ظاهرا گرفتار شکل دادن به دنیا است.

ذهن معماران برای فعال شدن، بستگی به تحریک مشتریان، اشخاص یا موسسات دارد.

بنابراین، تصادف زیر بنای نهفتۀ زندگی همۀ معماران است.

آنها با سلسله‌ای از خواسته‌ها مواجه می‌شوند، با پارامترهایی که آنها ایجاد نکرده‌اند

در کشورهایی که آنها به سختی با آن آشنا هستند و دربارۀ موضوعاتی که معماران فقط به طور مبهم با آن آشنا هستند

و منتظر روبرو شدن با مشکلاتی هستند که در مغز آنها تثبیت نشده است.

این برای معماران بسیار تعجب‌آور است.

معماری در تعریف، یک سرگذشت پر هرج و مرج است.

امروزه معماری تابع بازار و وابسته به آن است.

بازار ایدئولوژی‌ها را عوض کرده و حتی ریشه‌کن می‌کند.

معماری هویت خود را از دست داده و تبدیل به یک تندیس شده، محدود گشته و اهمیتی نسبت به سایر چیزها ندارد و تنها شاید بتواند به یک نماد شهری شود.

اقتصاد ساختمان یکی از بحث‌های مهم رم کولهاس است:

«اقتصاد برای وی صرفه‌جویی نیست، بلکه عملی ساختن بیشترین برنامه با به کارگیری حداقل سرمایه است.»

رم کولهاس به صرفه‌جویی نیز توجه می‌کند.

برای اینکه تقلیل هزینه‌های اجرایی ساختمان به مشکلی در فرایند طراحی تبدیل نشود،به تفحص در زمینه قابلیت‌های مصالح فقیر می‌پردازد.

مثل:دانشگاه «اوترخت» به وسعت ۲۵۰۰۰ متر مربع که با بودجه تقریبی ۱۲ میلیون دلار ساخته شد.

هزینه‌ای را مطرح می‌کند که حتی برای کشورهای جهان سوم کاملا امکان‌پذیر است.

• کتابخانه مرکزی سیاتل
• ویلا دال آوا پاریس
• خانه بوردو
• سفارت هلند در آلمان
• ساختمان مرکز تلویزیونی چین CCTV
• خانه موسیقی پورتو CASA DA

• نه فقط شهرها که حتی نواحی روستایی نیز تحت تأثیر بازار سرمایه در حال تغییرند.
• مردم می‌گویند «شما معماران مهم هستید» اما در هشتاد درصد از مواقع نتیجهٔ تفکر ما را دور می‌ریزند.
• بین آنچه که در ذهن می‌توان انجام داد و آنچه یک معمار می‌تواند انجام دهد اختلافی اساسی وجود دارد.
• من واقعا از پایین آوردن ارزش معماری تا حد یک تندیس متنفرم. در نتیجهٔ این نوع نگاه، متاسفانه نقش و مشارکت سایر افراد و تخصصها در ساخت یک بنا نادیده گرفته می‌شود.
• گفت و شنود با کارفرما یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر پروژه است.
• ممکن است زیبایی و تناسب نوعی حس کاذب امنیت وجودی به شما القا کند.
• ما معماران همچون قهرمانان ستایش می‌شویم، اما تحقیر شدن بخشی از زندگی روزانهٔ ماست.
• ما معماران وانمود می‌کنیم که همچنان همان نجیب‌زادگان پیپ‌به‌دست سابق هستیم.
• باید به پرمایگی باورنکردنی عناصر معماری به‌ظاهر پیش پا افتاده توجه کنیم.
• شاید شهرهای بی‌شخصیت امروز بهترین زمینه برای زندگی ما باشند.
• دنیای دیجیتال برای نظریه‌های معماری قلمروی ناشناخته است.

• کتاب S.M.L.XL

• گفتگو با دانشجویان

• ابر انتقادی به همراه پیتر آیزنمن

• پارادوکس توسعه و تخریب

• نظربازی: جستارهای نظریه‌ی معماری

• هذیان نیویورک

گروه آموزشی استوارسازان