لویی سالیوان متولد 3 سپتامبر 1856 در بوستون، ماساچوست چشم به جهان گشود.
این معمار بزرگ آمریکایی که در قرن بیستم میزیست سبک مدرنیسم را دنبال میکرد و به عنوان پدر آسمانخراشها معروف شد.
او یکی از اعضای بلندپایه فراکسیون مکتب معماری شیگاگو بود.
او دوران کودکی را در کنار خانواده خود در اطراف شهر بوستون گذراند.
مادر سالیوان اهل سوئیس ولی پدرش ایرلندیتبار بود.
لویی سالیوان در کودکی به طبیعت و یادگیری مهارتهای کشاورزی پرداخت.
قبل از اینکه مسیر کاری زندگی خود را بخواهد انتخاب کند به درون شهر بوستون سفری چندماهه داشت و در مورد تمامی کسب و کارها اطلاعات جامعی کسب کرد.
ولی در حین گشتوگذار در خیابانهای زیبای بوستون به معماری علاقمند شد.
تصمیم گرفت به یک معمار مطرح در دنیا تبدیل شود.
لویی سالیوان در موسسه فناوری ماساچوست ( ام آی تی ) در دانشکده فنی مهندسی که بهترین دانشگاه مهندسی جهان نیز است به تحصیل مشغول شد.
به دلیل کوشش فراوان توانست یک سال زودتر از مابقی دانشجویان درس خود را تمام کند.
بعد از اتمام درس به دنبال شغلی در همین حیطه بود.
با تلاش زیاد در یک شرکت مهندسی در کنار معمار بزرگی به نام فرانک فورنس که 600 اثر ساختمانی بزرگ از خود بجا گذاشته مشغول به کار شد.
این شرکت ساختمانی در شهر فیلادلفیا بود.
اما بدلیل مشکلات مالی فراوان و رکود اقتصادی دولت آمریکا فرانک فورنس مجبور به اخراج لویی سالیوان شد.
به گفته لویی سالیوان بزرگترین شانس او که قطعأ با ناراحتی انبوه هم همراه بود، آتش سوزی بزرگ سال 1871 در شیکاگو بود:
زیرا او در شیکاگو کسب و کارش رونق گرفت.
چراکه بسیاری از مردم که خانههایشان در شعلههای آتش سوخته بود نیاز به خانه جدید داشتن، به همین خاطر کسب وکار لویی سالیوان رونق گرفت.
لویی سالیوان در کنار ویلیام لیبارون جنی مشغول به کار شد.
جنی معماری بود که اولین بار در دنیا از تیرچههای فولادی در ساختمانهای بلند مرتبه استفاده کرد.
لویی سالیوان حدود یکسال و نیم در کنار ویلیام لیبارون جنی مشغول به کار شد
بعد به قصد تحصیل تصمیم گرفت به فرانسه سفر کند.
او حدود یکسال در دانشگاه عالی ملی هنرهای زیبا پاریس به یادگیری معماری مشغول شد.
لویی سالیوان متوجه شد که تمام معماران عصر خودش از سبک های معماران گذشته استفاده میکردند.
ولی او تصمیم متفاوتی گرفت.
او تصمیم گرفت طرح های معماریاش را ماندگار کند به همین علت به سوی بازآفرینی طرحهای میکل آنژ روی آورد.
لویی سالیوان بعد از اتمام دوره آموزشیاش به شهر شیکاگو بازگشت.
وی توانست در شرکت فنی و مهندسی جوزف جانسون و جان رادلمن بعنوان نقشهکش شروع به کار کند.
در آن زمان جانرادلمن و جوزف جانسون طراحی داخلی معبد moody را برعهده داشتند و خوشبختانه نقشههای این معبد توسط لوییسالیوان کامل شد.
بزرگترین اتفاق زندگی لویی سالیوان در سال 1879 میلادی رخ داد چرا که دانکمار آدلد، معمار مشهور آن زمان، سالیوان را به استخدام شرکت خود درآورد.
بعد از حدود یکی دو سال و سعی فراوان سالیوان، دانکمار آدلد تصمیم گرفت او را به شراکت در شرکت خود در آورد.
بزرگترین موفقیتهای سالیوان و دانکمار آدلد، طراحی مجلل تالار سخنرانی های شهر شیکاگو و بعد از آن طراحی اولین آسمانخراش تاریخ آمریکا که ساختمان واگن سازان در شهر بندری سنتلوئیس در ایالت میزوری بود.
طراحی این دو اثر، تأثیر چشمگیری بر روی فرانک لوید رایت که مشهورترین معمار تاریخ آمریکاست گذاشت.
نام لوئی سالیوان در لیست 10 معمار معتبری بود که در سال 1890 به دلیل اجرای پروژه نمایشگاه جهانی کلمبیا که قرار بود در سال 1893 میلادی در شهر شیکاگو برگزار شود قرار داشت و بارها از لویی سالیوان به پاس زحمات و تلاشی که در باب معماری مدرنیسم داشت تقدیر و تشکر شد.
لویی سالیوان بعنوان یک طراح زبردست در سال 1922 از مسابقهای که برای سنجش طراحی و اجرای برج 36 طبقه تریبون برگزار شد، انتقاد شدیدی کرد.
به عقیده سالیوان یک تحریف هنری در طراحی این برج صورت گرفته است.
زیرا او عقیده داشت نباید یک برج تجاری با اسکلت فولادی، نمایی از سنگ که معماری گوتیکذ(معماری مذهبی است که معمولا در معابد و کلیساها و…استفاده میشود) را تداعی میکند، ایجاد شود.
در نهایت تأسف لویی سالیوان افسانهای در 14 آوریل سال 1924 میلادی در یک هتل محقر در شهر شیکاگو چشم از جهان هستی فروبست.
فرانک لوید رایت که به نوعی از شاگردان برجسته لویی سالیوان بود تصمیم گرفت مراسم تدفینی در شأن و منزلت لویی سالیوان برگزار کند.
اکنون که دارید این مقاله را میخوانید سال ها از مرگ این معمار فقید میگذرد ولی هنوز تأثیر تفکرات این معمار بزرگ در جای جای دنیای مهندسی به چشم میخورد.
تصویر لویی هنری سالیوان در حین طراحی پروژه واگن سازان
گروه آموزشی استوارسازان
پیشنهاد میکنم همین الان صفحه اینستاگرام استوارسازان را دنبال بکنید برای عضویت در این صفحه فقط کافیاست کلیک کنید [/section]
اثار زیادی نداشت ؟
سلام و عرض ادب به مقاله مراجعه کنید تمامی موارد ذکر شده.
بیچاره انقدر زحمت کشید بعد بدبخت تک و تنها مرد
هیچکسم نداشت…
دقیقا…
برای جامعه معماری زحمات زیادی کشیدن این معمار ولی در اوج ناباوری تنهایی فوت کردند…